- رنگ برنگ
- رنگارنگ گوناگون، نوع بنوع جورواجور
معنی رنگ برنگ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رنگارنگ رنگبرنگ
رنگ به رنگ، رنگارنگ، گوناگون، برای مثال هم از آشتی راندم و هم ز جنگ / سخن گفتم از هر یکی رنگ رنگ (فردوسی - ۳/۲۲۴)
رنگارنگ، گوناگون، جوراجور
رنگارنگ، رنگ به رنگ، رنگ در رنگ، به رنگ های مختلف، گوناگون، رنگ و وارنگ
رنگا رنگ
ضیق النفس تنگی نفس، گرفتار ضیق النفس
مختلف الالوان و گوناگون بچند رنگ مختلف، با رنگ های بسیار
رنگ به رنگ، دارای چند رنگ، کنایه از گوناگون
دارای رنگ های مختلف، گوناگون، ملون، جوراجور، نوع به نوع
برآمدگی های باریک رگ مانند در برگ درختان و گیاه ها